وظیفه مدیر فقط این نیست که تیم را قابل کار کند ، بلکه باید آن را متحد کند ، از نظر کارمندان اعتبار کسب کند و نظم و انضباط را در سطح بالایی حفظ کند.
نظم دقیق ، مهمتر از همه ، کارایی روند کار را تضمین می کند. با این حال ، با حفظ نظم و انضباط در تیم ، ناچیز است که به خرده ریز انتخاب کردن در مورد همکاران بپردازیم. رهبر باید متوسط دموکراتیک باشد و روابط دوستانه و آزاد با مردم برقرار کند. بدون این ، دستیابی به نتایج قابل توجه کاملاً دشوار است. برای رئیس ، نه تنها داشتن نگرش جدی به کار ، بلکه همچنین توانایی او در شوخی ، لبخند زدن ، صحبت در مورد موارد جالب ، تماس با زیردستان مهم است. وقتی نگرش مهربانانه و محترمانه نسبت به کارکنان با تقاضای زیاد از آنها و رعایت اصول از سوی مدیر همراه باشد ، مطلوب است. یک رهبر واقعی دارای صداقت ، صداقت ، درایت و خونسردی ، احساس رفاقت و جمع گرایی است ، اما به همان اندازه که دیگران از خود خواستار است. فقط با مراقبت از آنها می توان با موفقیت در کنار حفظ نظم و انضباط افراد را با موفقیت مدیریت کرد. روابط سالم در تیم و قدرت بالای رهبر وقتی شکل می گیرد که شخص دوم از چیزهای کوچک غافل نشود و جو اخلاقی درون تیم و همچنین خلوص رفتار خودش را کنترل کند. یک مدیر مودب و توجه که به سرعت به تمام پیام ها و درخواست های کارمندان پاسخ می دهد ، قادر است در تماس با زیردستان به حداکثر موفقیت برسد. یک رهبر معتبر با دانش بی عیب و نقص از تجارت خود متمایز می شود. او می تواند به لباس یک "کارگر معمولی" تغییر کند و با مثال خودش کیفیتی را که باید یک یا یک کار تولیدی دیگر انجام شود ، نشان دهد. با تقاضای نظم و انضباط از زیردستان ، خودش باید منظم و وقت شناس باشد. بنابراین ، اختیارات واقعی رئیس شامل دانش عمیق از تجارت ، رویکرد جدی به کار و موفقیت فوری در آن است. علاوه بر این ، احترام همکاران ، که برای رهبری موثر بسیار ضروری است ، بدون احترام و مطالبه آنها قابل دستیابی نیست. نه سختگیری بیش از حد نسبت به کارمندان و نه تبحر و انضباط در تیم قابل دستیابی است. اقتدار یک رهبر نه بر اساس مراقبت های کوچک و نه بر اساس مهربانی خیالی ، بلکه بر اساس یک چشم انداز استراتژیک از چشم انداز و فرصت های شرکت برای توسعه آن است. آگاهی از مشکلات داخلی تیم که ارتباط مستقیمی با این حرفه ندارند به همان اندازه مهم است.