مالکیت توسط تعدادی از علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرد: حقوق ، فلسفه ، اقتصاد. هر یک از آنها درک خاص خود را از اصطلاح "دارایی" دارند. در اقتصاد ، این یکی از دسته های اصلی است که به دلیل وجود اشکال مختلف کارآفرینی و ظهور انواع جدید است.
هنگامی که ما در مورد املاک صحبت می کنیم ، معمولاً منظور آن یا مالکیت متعلق به شخصی است یا مالکیت شخصی این شخص توسط شخصی. در این حالت صاحب مال موضوع مالکیت است و آنچه متعلق به وی است مالکیت مالکیت آن است. این فقط نوعی دارایی به صورت اشیا material مادی (ساختمانها و سازه ها ، زمین ، اشیا natural طبیعی) نیست ، بلکه کالاهای نامشهود ، انرژی ، اطلاعات ، هوش نیز هستند ، اگر خاصاً به موضوع تعلق داشته باشند. در عین حال ، مالکیت رابطه افراد با یکدیگر در مورد این دارایی است (رابطه "مال من" - "شخص دیگری"). ظهور مال با پیشرفت جامعه همراه است. در اقتصاد ، مالکیت به عنوان مجموعه ای از موضوعات و اشیا of مالکیت ، رابطه بین موضوعات در مورد این اشیا and و اجرای اقتصادی این روابط درک می شود.
تصاحب و بیگانگی به عنوان رابطه ای با اشیا property ملکی
رابطه بین مالکان تصرف مالکیت توسط شخصی ، یعنی نگرش نسبت به شی object نسبت به مال خود را در پی دارد. تکلیف بدست آوردن چیزی متعلق به آن است. در فرآیند تولید ، مردم منابع طبیعی (ماده و انرژی) را مناسب و برای تأمین نیازهای خود اصلاح می کنند. خرید یک محصول نیز مانند سرقت تصاحب است.
وقتی مالک از فرصت استفاده از این ملک برای اهداف خود محروم می شود ، بیگانگی فرآیند معکوس است. او این کار را داوطلبانه انجام می دهد ، به عنوان مثال ، هنگام فروش یا اهدای چیزی ، غیر ارادی - هنگام سرقت ، گم شدن ، ضبط …
دارایی در اقتصاد
علوم اقتصادی به موضوعات تصاحب (تملک) کالاها از طریق تولید ، توزیع ، مبادله و مصرف آنها ، یعنی از نظر اقتصادی ، و نه از نظر نظامی ، جنایی یا هر روش دیگری علاقه مند است.
موضوع اختصاص در اقتصاد بسیار مهم است. شخصی که در یک منبع خاص یا شرایط تولید انحصار داشته باشد ، فرصت های اقتصادی استثنایی در مقایسه با دیگران دریافت می کند. به عنوان مثال ، صاحبان اطلاعات در بازار مالی ، صاحبان آخرین روش تولید و غیره. ماهیت ترکیب نیروی کار و ابزار تولید بسیار مهم است. اگر کارگران خود مالک ابزار تولید باشند ، کل محصول تولید شده مال آنها خواهد بود. آنها مالک تمام درآمد هستند ، زیرا خود صاحبان فرآیند تولید هستند. و اگر صاحب وسایل تولید دیگری باشد ، کسی که این وسایل را ندارد مجبور به کارمند شدن می شود.
در نظریه اقتصادی حقوق مالکیت ، به اصطلاح "بسته قدرت" از جمله حقوق مالکیت ، استفاده ، مدیریت املاک ، حق درآمد ، حق انتقال قدرت بر دارایی) ، حق امنیت ، به ارث ، به دوام مالکیت ، لازم برای مالک ، حق مسئولیت به شکل جمع آوری (به عنوان مثال ، برای بازپرداخت در پرداخت بدهی) ، حق بازگرداندن حقوق از دست رفته ، حق منع استفاده مضر. اگر شخصی کلیه حقوق مندرج را داشته باشد ، یک مالک کامل محسوب می شود.