پوزیتیویسم حقوقی: تاریخ توسعه ، ماهیت و معنا

فهرست مطالب:

پوزیتیویسم حقوقی: تاریخ توسعه ، ماهیت و معنا
پوزیتیویسم حقوقی: تاریخ توسعه ، ماهیت و معنا

تصویری: پوزیتیویسم حقوقی: تاریخ توسعه ، ماهیت و معنا

تصویری: پوزیتیویسم حقوقی: تاریخ توسعه ، ماهیت و معنا
تصویری: جلسه سوم فلسفه حقوق با آرش نراقی: پوزیتیویسم قانونی (آستین) 2024, آوریل
Anonim

اثبات گرایی حقوقی به ویژه در قرن نوزدهم در اروپای غربی و روسیه رواج داشت. به گفته وی ، همه قانون ها عملکرد قانونگذاری دولت هستند ، بنابراین ، هر نوع نگرش ، هنجار ناشی از قدرت دولت را توجیه می کند.

پوزیتیویسم حقوقی
پوزیتیویسم حقوقی

اثبات گرایی حقوقی شاخه ای در فلسفه حقوق است. طرفداران آن طیف وسیعی از وظایف حل شده در چارچوب علوم حقوقی را با مطالعه قانونی که "اینجا و اکنون" اجرا می شود ، محدود می کنند. علاوه بر این ، علم آن را مجموعه ای از هنجارها ، قواعد رفتاری می داند که با نیروی اجباری از سوی قدرت مسلط ایجاد می شود.

تاریخ توسعه پوزیتیویسم حقوقی

ریشه های اثبات گرایی حقوقی به سال 1798-1857 برمی گردد ، زمانی که او. کامت مفاد فلسفه مثبت را شکل داد. وی در آثار خود به زندگی اجتماعی آن زمان پرداخت و لزوم تشکیل نظم جدید برای شکل گیری جامعه را با در نظر گرفتن گذشته ، حال و آینده احتمالی توضیح داد.

این روند به ویژه در اواخر قرن 19 محبوب شد. در این زمان ، طرفداران وی را می توان عمدتا در اروپای غربی و روسیه یافت. ظهور پوزیتیویسم حقوقی با سخنان جان آستین همراه است ، وی گفت که دولت باید تشکیل شود تا همچنان تحت حاکمیت خود باقی بماند.

در قرن بیستم ، اثبات گرایی حقوقی ذاتی فقه بورژوازی بود. یکی از جهات آن هنجارگرایی بود.

ماهیت و اهمیت پوزیتیویسم حقوقی

مطابق جهت ، قانون نتیجه عملکرد قانونگذاری دولت است که به روابط طبقاتی ، اقتصادی و سایر روابط بستگی ندارد. از نظر جی آستین ، هنجارها انواع مختلفی دارند: اخلاق الهی و مثبت. مورد دوم ممکن است در هسته اصلی خود حاوی نظرات افراد دیگر باشد یا توسط یک نیروی سیاسی سازماندهی شود. علوم حقوقی از این جنبه مبتنی بر سیستمی از مفاهیم حقوقی ، تعهدات قانونی و مجازات های مختلف است.

مثبت گرایی همیشه هر تصمیمی را که از طرف دولت گرفته شود توجیه می کند. صرف نظر از محتوای آنها ، کلیه این الزامات باید کاملاً دنبال شود. به همین دلیل ، تفکر حقوقی اثبات گرایانه در بیشتر کشورهایی که تحت سلطه حاکمیت استبدادی قرار دارند ، ذاتی است.

دولت پوزیتیویست مدرن قانون را به عنوان مظهر روح انکار می کند. دانشمند مشهور سیاسی M. Yu. میزولین می گوید که با شیوع رویکردهای توصیف شده ، قانون جدید قانون سازی در روسیه فرصتی برای توسعه حقوق بشر فراهم نمی کند ، و مانع توسعه قانون به عنوان یک کل است. در حال حاضر ، فقه اثبات گرایانه نظم حقوقی ملی را به ابزاری برای حل مشکلات خارجی و اجتماعی تبدیل می کند و اهمیت ویژه ای برای قانون قائل می شود.

توصیه شده: