چگونه برخی از جنسهای عادلانه تر ، ضمن داشتن یک شغل موفق و شغل پردرآمد ، می توانند مادران دلسوز و زنان خانه دار خوب باقی بمانند؟ امروز در این مورد صحبت خواهیم کرد.
طبق آمار ، دقیقاً این زنانی بودند که از قبل مادران دلسوز شده بودند و پس از مرخصی زایمان شروع به ساختن شغل خود کردند که موفقیت بزرگی در شغل خود کسب کردند. چنین زنانی قبلاً توانسته اند تمام جوانب مثبت و منفی زندگی خانوادگی و نیاز به رفاه خودشان را بسنجند. چرا آنها از دختران آزاد بهتر هستند؟ فقط این است که مادران یاد گرفته اند که با همه چیز و همه جا مطابقت داشته باشند و اهداف آنها چنان دست نیافتنی به نظر می رسد که نتیجه بالاتر است. توانایی آنها در کنار آمدن با خود در هر شرایطی به رشد پایدار شغلی کمک می کند.
حتی مشکلات در کار نیز آنها را قبول نمی کند ، زیرا آنها می دانند که در خانه در حال حاضر در انتظار کودک خورشید و شوهر محبوب خود هستند.
بسیاری از خانم ها در حالی که در مرخصی زایمان به سر می برند ، به طور غیر منتظره خود را در شغل خود پیدا می کنند. این اتفاق معمولاً به دلیل موقعیت های به ظاهر ناامیدانه ، مثلاً از دست دادن شغل شوهر رخ می دهد. مسئولیت سنگینی که قبلاً بر دوش مادر است ، به راحتی اجازه نمی دهد که او تسلیم شود ، اما برعکس ، به موفقیت دست می یابد.
بعضی اوقات خانواده هایی که نه تنها شوهر ، بلکه همسر نیز به موفقیت دست یافته اند ، با این مشکل روبرو هستند که فرزندان خود را برای یک ساعت یا ساعت دیگر بگذارند. اما بعد پدربزرگ و مادربزرگ های دوست داشتنی به کمکشان می آیند. اگر مجبورید به خدمات یک پرستار بچه متوسل شوید ، پس باید با مسئولیت زیادی به انتخاب او رسید.
بنابراین ، کاملاً ممکن است زنان با خانواده بتوانند شغل خود را در زمینه ای مناسب برای خودشان بسازند. یعنی انتخاب بین خانواده و شغل یک مفهوم متعارف است که افکار عمومی را به ذهن ما سوق می دهد. برعکس ، خانواده کمک می کند تا بیشتر جمع شوند و موفقیت بزرگی کسب کنند ، زیرا هیچ کس مسئولیت فرزندان خود را از بین نبرد.