به طور خلاصه ، می توان ماهیت فرایند مدیریت را دستیابی به هدف تعیین شده توسط دست شخص دیگری تنظیم کرد. انتقال دستورات کنترلی ناشی از رئیس شرکت و انتقال از طریق روسای ادارات با استفاده از یک سلسله دستورات انجام می شود. وظیفه هر مدیر ، ایستادن در نقطه اصلی برنامه ساختاری کار شرکت ، فرمول بندی صحیح چنین دستوراتی است که تفسیرهای مبهم را مجاز نمی داند و احتمال عدم تحقق آنها را از بین می برد.
چگونه می توان به درستی سفارش داد
لازم است سفارش را به درستی انجام دهید و در عین حال مطمئن شوید که کارمند آن را درک کرده و می داند چگونه به هدف شما برسد. بنابراین ، روند صدور دستورات باید توالی خاصی داشته باشد و از چند مرحله تشکیل شده باشد.
برای مبتدیان ، هرگز در هنگام فرار سفارش ندهید ، مخصوصاً اگر دستورالعمل های بسیار مهمی هستند. بهتر است این کار را در مطب انجام دهید ، زیرا جلب توجه کارمند آسان تر خواهد بود و او را وادار می کنیم بلافاصله روی آنچه می خواهید به او بگویید تمرکز کند. تمایل او را برای گوش دادن و طرح مشکل یا مشکل کلی بررسی کنید. به طور خلاصه آنچه برای حل آن لازم است را بیان کنید. توصیه می شود اگر کارمند را مجبور کنید این س taskال را به طور مستقل و با سوالات اصلی تنظیم کند. در این صورت ، او این کار را با غیرت خاصی انجام خواهد داد ، زیرا فکر خواهد کرد که این تصمیم او است و او مسئول اجرای موفقیت آمیز آن است.
فرآیند تکمیل کار را به صورت مرحله ای و با مراجعه به آن دسته از منابع و منابعی که در راه حل مورد نیاز است ، به صورت مختصر درآورید. برای تکمیل هر مرحله یا کل کار یک مهلت تعیین کنید ، معیارهای عملکرد را نشان دهید. تنبل نباشید و دوباره بررسی کنید که هدف چقدر درست فهمیده شده و روش دستیابی به آن مشخص است. مشخص کنید که چه اشتباهات احتمالی می تواند برای جلوگیری از آنها رخ دهد. به کارمند انگیزه دهید تا این دستور را رعایت کند و با روشن ساختن وقت آن است که از حرف به عمل بروید ، مکالمه را پایان دهید.
ظرایف روانشناختی
برای اینکه الگوریتم صحیح شما برای صدور دستورات 100٪ کار کند ، لازم است برخی از جنبه های روانشناختی را در نظر بگیرید. برای اینکه هر آنچه می گویید بدون ابهام درک شود ، با در نظر گرفتن عقل و تجربه کارمند ، با او صحبت کنید. ترتیب نباید حاوی کنایه یا معنای مضاعف باشد. هنگام بیان ایده خود از تکنیک های هنری استفاده نکنید - مشخص و واضح باشید.
از این جمله صرف نظر کنید: "من به … نیاز دارم" ، "من می خواهم …" و غیره ، صحبت کنید تا وظیفه به عنوان یک ضرورت برای یک هدف مشترک ، نیازهای شرکت درک شود. به لحنی که با آن دستور می دهید توجه کنید. لحنی مودبانه جدا ، تهدیدآمیز یا فرمانبرانگیز اعتراض درونی را برمی انگیزد و شخص را از انجام دستورات شما منصرف می کند. اعتماد و احترام - این همان چیزی است که یک رهبر باید نشان دهد ، که می خواهد درخواست ها و دستورات خود را بدون قید و شرط و به درستی اجرا کند.