تعداد بسیار کمی از افراد کار خود را به عنوان یک تعطیل دائمی در نظر می گیرند. آنها شغل خود را دوست دارند و همیشه منتظر شروع یک روز کاری جدید هستند. برای آنها کار کار سختی نیست ، بلکه یک اتفاق شادی آور است. برای اینکه خود را مجبور کنید عاشق شغل خود شوید ، باید مشخص کنید که جریان کار به شما چه لذت می بخشد. این کار آسان نیست و ممکن است طولانی شود.
خودت را معاینه کن
مشخص کنید چه چیزی می تواند شما را خوشحال کند. یک لیست درست کنید و وقت بگذارید و همه چیز را روی یک کاغذ بنویسید. هر چیز کوچکی را بنویسید ، هر چقدر هم پیش پا افتاده به نظر برسد ، حتی اگر مربوط به کار شما نباشد ، بنویسید. هدف شما کشف کامل نیازهای خود است. از خود این س Askال را بپرسید: "چرا این چیزها یا وقایع باعث خوشحالی شما می شوند؟" برای هر مورد از لیست به آن پاسخ دهید. به همین ترتیب ، لیستی مشخص از مواردی که شما را افسرده می کنند و احساس افسردگی می کنند ، تهیه کنید. از خود بپرسید چرا این اتفاق می افتد؟ سعی کنید صادقانه به سوالات پاسخ دهید ، به علت واقعی ناراحتی برسید. سرانجام ، لیستی از موارد یا ایده هایی که ممکن است انگیزه شما برای کار باشند را تهیه کنید. تهیه این لیست به اندازه کافی سخت است ، اما این قسمت مهمی از آنچه باید درباره خود بدانید است.
کار خود را مطالعه کنید
حتی اگر دیگر عاشق شغل خود نباشید ، مطمئناً چیزهایی وجود دارد که هنوز هم در این زمینه دوست دارید. لیستی از این موارد یا رویدادها تهیه کنید. شاید این واقعیت را دوست داشته باشید که محل کار شما از خانه دور نباشد ، شما در بین همکاران دوستانی دارید یا در طول روز کاری فرصت استراحت طولانی را دارید. همه چیز را روی یک کاغذ بنویسید. خودتان را به این سwerال پاسخ دهید: "چرا این چیزها را دوست داری؟" جنبه های منفی گردش کار را به همین ترتیب ذکر کنید. باید ساده باشد ، زیرا این مواردی است که باعث می شود از شغل خود متنفر باشید. تعیین کنید که چرا آنها برای شما ناراحت کننده هستند.
اغلب اوقات ، فرآیند جستجوی چنین مواردی می تواند بر نگرش نسبت به کار تأثیر مثبت بگذارد. این کار را تا حد ممکن انجام دهید.
لیست ها را مقایسه کنید
حالا لیستی از چیزهایی که باعث خوشحالی شما می شوند را بیاورید و لیستی از مواردی را که درباره کارتان دوست دارید و دوست ندارید ، تهیه کنید. مرتبط ترین موارد را در این لیست ها پیدا کنید ، موارد موجود در لیست های شغلی را بنویسید و موارد مربوطه را از لیست اول پیدا کنید (مواردی که باعث خوشحالی شما می شوند). به عنوان مثال ، در لیستی در مورد شغلی که می نویسید: "من دوست ندارم که رئیس من دائماً در اطراف من آویزان باشد" ، در حالی که لیست مربوط به شما شامل یک مورد "من دوست دارم در شرکت افراد مختلف باشم". به همین ترتیب ، لیست کار خود را با لیست مواردی که باعث ناراحتی شما می شوند مقایسه کنید. در اینجا ممکن است اتفاقات غیرمعمولی نیز وجود داشته باشد ، به عنوان مثال ، شما دوست دارید وقتی رئیس شما مزاحمتی برای شما ایجاد نمی کند و غرق در کار هستید ، اما در عین حال تنها بودن باعث ناراحتی شما می شود. پس از مقایسه لیست ها ، چنین تناقضاتی را در یک صفحه جداگانه بنویسید. به همین ترتیب ، مواردی را که یکدیگر را تأیید می کنند در این لیست ها بنویسید.
چندین هفته به تهیه و مقایسه این لیست ها ادامه دهید.
اقدامات لازم را انجام دهید
برای اینکه خود را مجبور کنید عاشق شغل خود شوید ، باید خود و رفتار خود را تغییر دهید. کار مقدماتی با لیست ها در این زمینه به شما کمک می کند. هدف شما این است که دائماً چیزهایی (مثبت و منفی) در گردش کار خود پیدا کنید که در واقع شما را خوشحال می کنند. به عنوان مثال ، ممکن است دوست نداشته باشید تلفن کارتان در طول روز روشن باشد ، اما به یاد داشته باشید که از صحبت با مردم لذت می برید. دوست ندارید دائماً از شما بخواهند کارهای اضافی انجام دهید ، اما از کمک به مردم لذت می برید.عادت شکایت مداوم از مشکلات را کنار بگذارید ، دیگر بر روی چیزهای کوچکی که شما را در محل کار آزار می دهند متمرکز شوید. این تقریباً همیشه منجر به استرس و گاهی افسردگی می شود. سعی کنید به طور مداوم مواردی را که باعث خوشحالی شما می شوند ، پیدا کرده و بر آنها تمرکز کنید. در آخر ، به این فکر کنید که چه چیزهایی ممکن است انگیزه شما را برای کار ایجاد کند. هر ایده ای که دارید باید با سرپرست فوری خود در میان بگذارید. آنها مستقیماً بر گردش کار تأثیر می گذارند. این زمان می برد اما رئیس شما نیز به این امر علاقه مند خواهد شد ، زیرا نه تنها در کار شما ، بلکه در کار کل تیم نیز تأثیر مثبتی خواهد داشت.