در دوران پارینه سنگی و میان سنگی ، بشر اقتصاد به اصطلاح تصرفی را رهبری می کرد. در آن زمان دور ، وقتی تعداد بشر و نیازهای آن به اندازه الان نبود ، شعار "همه چیز را از طبیعت بگیر!" کاملا درست و منصفانه بود.
ماهیت اصلی اقتصاد اختصاصی این بود که انسان باستان از هر آنچه طبیعت می تواند برای او فراهم کند استفاده کرد - یعنی میوه های آن را به خود اختصاص داد سه روش کشاورزی اختصاصی وجود دارد: جمع آوری ، شکار و ماهیگیری. علی رغم این واقعیت که طبق آموزه های داروین ، جمع آوری و شکار توسط افراد باستان از نیاکانشان و دنیای حیوانات به ارث رسیده است ، باید در نظر داشت که هرگز تصرف خالص منابع طبیعی توسط افراد باستان وجود نداشته است. در واقع ، او حتی در اولین مرحله از رشد خود ، مجبور بود ابزاری اختراع کند که در دنیای اطرافش وجود نداشت. به عنوان مثال ، اولین بقایای homo habilis ("مردی با مهارت") در گلوگاه Oldoway در شرق آفریقا یافت شد. این افراد می دانستند كه چگونه سنگ ها را به روش خاصی جدا كنند و از ابزارهای تیز حاصل برای جدا كردن لاشه ها استفاده می كنند.
یک مرد از اواخر پارینه سنگی در حال حاضر با بهره گیری از حدود 20 اشیا in در کار خود ، اقتصاد تخصیصی بسیار متنوع تری را رهبری می کرد. او حتی سوزن هایی برای ساخت لباس های ساده از روی پوست داشت. پیشرفت مردم باستان در حال شتاب گرفتن بود و طی مدتی کوتاه با معیارهای تاریخی ، ساختار اقتصاد اختصاصی شکل گرفت.
دانشمندان ویژگی های اصلی آن را در نظر می گیرند:
- تولید جمعی ؛
- مدیریت جامعه در اقتصاد ، مشخص شده توسط تصاحب تساوی.
- وابستگی برابر مردم به یکدیگر و به چرخه طبیعی ؛
- استفاده غالب از ابزار سنگی ؛
- پیشرفت فنی با سرعت پایین ؛
- تراکم کم جمعیت ؛
- تقسیم کار بر اساس جنسیت و سن.
از مدتها قبل عناصر اقتصاد اختصاصی در زندگی اقوام و اقوام مختلف وجود داشته است. بنابراین ، به عنوان مثال ، اسلاوهای شرقی فقط در حدود هزاره 5 قبل از میلاد به مرحله بعدی مدیریت موسوم به تولید می روند.