درآمد اضافی: یک نعمت یا یک ضرورت؟

فهرست مطالب:

درآمد اضافی: یک نعمت یا یک ضرورت؟
درآمد اضافی: یک نعمت یا یک ضرورت؟

تصویری: درآمد اضافی: یک نعمت یا یک ضرورت؟

تصویری: درآمد اضافی: یک نعمت یا یک ضرورت؟
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, ممکن است
Anonim

در روسیه ، سبد مصرفی بسیار جلوتر از حداقل دستمزد است ، که برخی از شهروندان را مجبور می کند برای تأمین مخارج زندگی خود به دنبال درآمد اضافی باشند. اما درآمد اضافی یک شمشیر دو لبه است.

شغل دوم
شغل دوم

مصلحت درآمد اضافی را می توان از دو موقعیت - بهبود وضعیت مالی موضوع و سود عملی برای جامعه مشاهده کرد.

درآمد اضافی به عنوان بازپرداخت بودجه خانواده

در جامعه مدرن ، از زمان Perestroika ، گرایش به طبقه بندی اجتماعی و مادی جامعه وجود داشته است. تمایل به یکسان سازی سطح زندگی مردم را وادار می کند که به درآمد اضافی روی بیاورند. اگرچه برای افرادی با برخی از تخصص ها ، درآمد اضافی تنها راه تأمین هزینه های زندگی است.

زندگی با درآمد یک معلم یا یک پزشک امکان پذیر است ، اما بسیار متوسط. پرداختن از حقوق دستیار مربی کودکستان غیرممکن است. کتابداران ، بنابراین در آغاز قرن گذشته ، آکادمیست لیخاچف "آخرین مقدسین در روسیه" را بخاطر کار کاملاً رایگان آنها خواند.

برای چنین خانواده هایی ، درآمد اضافی از یک سو یک نعمت است. اما از طرف دیگر ، شغل دوم زمان می برد که می تواند برای ارتباطات خانوادگی ، تفریحات فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.

علاوه بر این ، توانایی های انسانی فرد محدودیت هایی دارد و خستگی جسمی مداوم می تواند منجر به بدتر شدن سلامت انسان شود.

درآمد اضافی به عنوان سهمی در توسعه جامعه

هر کسی برای چه کسی کار کند ، در نهایت او نوعی محصول ایجاد می کند یا خدمات ارائه می دهد. کیفیت محصول یا خدمات تا حد زیادی به تلاش هزینه شده بستگی دارد.

مثال 1. راننده تاکسی که برای کار در یک شیفت کاری در یک کارخانه مشغول کار شده است ، می تواند برای "بمب گذاری" برای گرفتن یک سکه اضافی برای خانواده خود ، چه تلاش هایی می تواند انجام دهد؟ در این حالت درآمد اضافی می تواند به فاجعه ای انسانی تبدیل شود.

مثال 2. درآمد کم در مدرسه با کار اضافی تا حد ممکن جبران می شود ، اما برای همه موارد محدودیت وجود دارد. با هنجار 18 ساعت ، معلم نمی تواند بیش از دو نرخ بگیرد ، اما این مقدار برای وجود طبیعی کافی نیست. در نتیجه ، معلم مجبور می شود به تدریس خصوصی بپردازد ، و تلاش اصلی را برای ارائه خدمات با کیفیت به دانش آموزان با حقوق انجام می دهد. برای آماده شدن برای درسها در محل اصلی کار ، انرژی یا وقت دیگری باقی نمانده است. در این حالت ، درآمد اضافی به تدریج به درآمد دائمی تبدیل می شود ، که به نوبه خود منجر به کاهش کیفیت آموزش عمومی می شود.

مثالهای زیادی وجود دارد ، اما می توان نتیجه گرفت. به دست آوردن پول اضافی شر است. هر شخص باید کار اصلی خود را با کیفیت بالا انجام دهد و هزینه ای را برای آن دریافت کند که می تواند نیازها را برآورده کند ، و نه فقط کارهای فیزیولوژیکی. اما این سوال در صلاحیت کارفرما است. در مورد سازمان های بودجه ای ، شخص باید فقط به دولت اعتماد کند.

توصیه شده: