رعایت قوانین دولتی یکی از ضمانت های نظم در جامعه است. وجود قدرتی که اجرای بدون چون و چرا همه موازین قانونگذاری را تضمین می کند نیز از جنبه های مهم وجود عادی یک کشور است.
قانون کشور حمایت از حقوق و تعهدات شهروندان را پیش بینی کرده است. در سیستمهای مدیریت و کنترل رفاه و امنیت کشورهای مختلف تفاوتهایی وجود دارد که با توجه به وقایع تاریخی توسعه کشورها تعیین می شود.
در بیشتر موارد ، قوانین به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی فرد تأثیر می گذارند و فرصت کار و زندگی عادی را فراهم می کنند ، در حالی که آزادی وی را حداقل محدود می کنند.
مناطق باریک فعالیتهای هدفمند ویژه که بر بخشهای خاصی از مردم تأثیر می گذارند ، بر اساس مقررات اداره می شوند. این یک قاعده مستثنی است.
اصول کلی تأثیر قوانین
کلیه مقررات هنجارها و قوانینی که توسط دولت وضع شده است تابع قوانین کلی هستند که رعایت آنها بسیار مهم است.
1. حمایت از اقلیت ها در سطوح مختلف ، توزیع عادلانه حقوق و مسئولیت ها ، صرف نظر از رتبه ها ، رتبه ها و موقعیت در جامعه.
2. امکان تصمیم گیری مستقل و دفاع از دیدگاه شخص در چارچوب مفاد کلی.
3. محدودیت در انجام اقدامات سوicious ، شروع مجازات ها در صورت انحراف از هنجارها.
4. شیوع منافع عمومی در حین تأمین نیازهای شخصی.
5- انجام تغییرات قابل توجه در رفتار افراد.
6. ایجاد هنجارها و تغییر در قوانین فقط توسط گروهی از قانون گذاران مستقل از شرایط مجاز است ؛ تصویب اسناد توسط رهبرانی که توسط مردم کشور انتخاب می شوند انجام می شود.
7- اقدامات مصوب ، ایده عمومی پذیرفته شده ملی را به عنوان یک ایده پیروزمندانه بدل می کند ، که از اجرای آن رفاه کل جامعه بهبود می یابد.
مشکلات احتمالی در غیاب چارچوب های قانونی
اگر بنا به دلایلی ، جامعه از قوانین کلی پیروی نکند و هیچ نهادی کنترل کننده نباشد ، همه روابط می تواند به هرج و مرج تبدیل شود. شما باید بدانید که در این حالت دولت و مردم دریافت می کنند:
1. ناامنی شهروندان و کل جامعه.
2. رواج حقوق نیرویی که از عقل تبعیت نمی کند.
3. جرم و خشونت گسترده.
4. ایجاد زمینه تقویت عقاید ملی گرایانه منجر به نسل کشی.
5. رشد احساسات ضد دموکراتیک.
6. تعصب نسبت به رعایت قوانین نانوشته ، که در اقشار مختلف مردم متفاوت است.
7. هرج و مرج و از بین رفتن صداقت شهروندان.
8- تغییر کنترل نشده قدرت طبق این اصل: "کسی که قوی تر باشد حق است".
برای جلوگیری از شرایط بی قانونی ، دولت دارای ساختارهای قدرت طراحی شده برای اطمینان از نظم است.
وظیفه ساختارهای قدرت دولت به تنظیم نرم تطابق اقدامات با چارچوب قانون در زندگی روزمره و اتخاذ اقدامات سخت در صورت درگیری های جدی در مقیاس بزرگ کاهش می یابد.