تمایل به تصدی سمت رهبری برای کارمند قابل درک و سودمند است. تفاوت در سمت های مدیر و زیرمجموعه قابل توجه است: یک حقوق بزرگ ، اعتبار و مسئولیت های جالب. اما در همان زمان ، طیف وسیعی از وظایف مهم اضافه می شود ، مسئولیت بزرگی به عهده رئیس است. برای رسیدن به یک موقعیت پیشرو ، شما باید نه تنها وظیفه خود را به خوبی انجام دهید ، بلکه جاه طلبی داشته باشید ، به جلو بکوشید ، مهارت های خود را توسعه دهید و به رئیس خود نشان دهید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
نظر کلیشه ای در مورد ساده ترین راه برای رسیدن به موقعیت رهبری این است که بیش از حد فکر کنید. این باور غلط رایج را باور نکنید. اینها افسانه ها هستند. در حقیقت ، این باور اغلب منجر به این می شود که افرادی که شایسته موقعیت های رهبری هستند ، برای آنها تلاش نکنند ، زیرا آنها نمی خواهند در دسیسه ها شرکت کنند. در بیشتر مواقع ، دلیل دشواری انتخاب یک شخص برای پست مدیر این است که یافتن شخصی که واقعاً برای این سمت مناسب باشد آسان نیست. برخی نمی خواهند ارتقا پیدا کنند ، دیگران به راحتی نمی توانند کنار بیایند. افراد زیادی حاضر به تصدی سمتهای واقعاً قابل توجه و مسئول نیستند ، بنابراین فکر نکنید که رقابت بزرگی برای شما وجود خواهد داشت.
گام 2
یکی دیگر از قوانین مهم رشد شغلی این است: خیلی کم اتفاق می افتد که معاون مدیر مدیر شود. به عنوان یک قاعده ، اگر یک مدیر پست خود را ترک کند ، پس آنها به دنبال شخص دیگری هستند که جایگزین او شود ، خیلی کمتر آنها کارمندان شرکت خود را تعیین می کنند. استثناهایی وجود دارد ، اما نه اغلب. اگر شرکت شما خیلی بزرگ نیست ، اما به سرعت در حال توسعه است ، احتمال این وجود دارد. برای شرکت های بزرگ با نیروی کار مستقر ، چنین تغییراتی در پرسنل حداقل احتمال دارد. اگر می خواهید به سرعت از نردبان شغلی بالا بروید ، در این صورت استراتژی تغییر شغل با ارتقا consistent مداوم مزیت بیشتری خواهد داشت.
مرحله 3
هنگام تغییر محل کار ، سعی کنید موقعیت رهبری را به دست بگیرید. یک رئیس گروه با تعداد کمی زیردستان - چنین موقعیتی حتی اگر حقوق وعده داده شده اندک باشد کاملاً مناسب است. از طرف دیگر ، شما می توانید به عنوان یک رهبر تجربه کسب کنید ، بنابراین بعداً به دست آوردن موقعیت رهبری با درآمد بالا بسیار آسان تر خواهد شد.
مرحله 4
مانند یک رهبر به نظر برسید و طبق آن رفتار کنید. شما نه تنها باید لباس مناسب بپوشید ، بلکه خود را نیز در آغوش بگیرید ، بتوانید خوب و آرام صحبت کنید. مانند یک رهبر فکر کنید ، سعی کنید مشکلات را حل کنید ، به توانایی های خود اطمینان داشته باشید. اگر موردی در ظاهر شما وجود دارد که به شدت شما را از کارمندان متمایز می کند ، این ویژگی ها را حذف کنید. به عنوان مثال ، اگر موهای بلندی دارید ، به دنبال مدل موهای معمولی بروید. از نزدیک نگاهی به نحوه نگاه و رفتار مدیران بیندازید ، همه کارها را دقیقاً مشابه انجام دهید.
مرحله 5
رهبری را بیاموزید. شما باید بتوانید فرد را وادار کنید کاری را انجام دهد که ممکن است خیلی علاقه مند نباشد. این بدان معنا نیست که شما باید تمرین روی دیگران را ترک کنید. اما توانایی متقاعد کردن ، نشان دادن به شخصی که اکنون ، به عنوان مثال ، باید با این گزارش پیچیده برخورد شود ، مهارت یک رهبر است. یک کارگردان واقعی که به موفقیت دست می یابد فریاد نمی زند و به زیردستان فرمان نمی دهد ، آنها را تحت فشار قرار می دهد ، هرگز مردم خود را تحقیر نمی کند. اما در همان زمان ، آنها آنچه را که لازم است انجام می دهند.
مرحله 6
مسئولیت های خود را درست مانند بهترین کارمندان شرکت خود انجام دهید. علی رغم این واقعیت که مهارت های یک رهبر اساساً با مهارت های کارمندان برای کنار آمدن با وظایفشان متفاوت است ، اما اگر از خیلی ها بهتر نباشید ، نمی توانید ثابت کنید که لیاقت یک موقعیت بالا را دارید.
مرحله 7
به کارهای مدیریت علاقه مند شوید. البته نباید این کار را از همان روزهای اول کار در مکان جدید شروع کنید. اما هنگامی که با شرکت راحت شدید ، مسئولیت های یک مدیر را دقیقاً بررسی کنید و با گذشت زمان خواهید دید که اینها چیزهای سختی نیستند. همین که این را فهمید ، گرفتن موقعیت رهبری برای شما بسیار راحت تر خواهد بود.
مرحله 8
هر شرکت فعالیت اصلی دارد و فعالیتهای دیگری نیز وجود دارد. به عنوان مثال ، اگر در یک شرکت حسابداری کار می کنید ، حسابداری اصلی ترین کار برای آن است. تجارت اصلی خود را انجام دهید ، نه پشتیبانی از تجارت.