شعر همیشه موضوعی پیچیده و بحث برانگیز بوده است. شاعر روسی چهره ای عرفانی و مبهم است. آیا شاعران در روسیه مدرن مورد نیاز هستند؟ شاید زمان درک این موضوع فرا رسیده است.
خط جاودانه Evgeny Yevtushenko پاسخی آماده برای این سوال است: "یک شاعر در روسیه بیش از یک شاعر است" - استاد در پایان قرن بیستم نوشت ، سرنوشت سخت استادان کلمه را از نو پیش بینی کرد. دهه سی سنگین ، دهه پنجاه شرم آور ، هنگامی که آنها سعی کردند شعر را به خدمت رژیم شوروی تبدیل کنند ، در حالی که آزادی بیان جرم بود. شاعر منادی عصر است. منادی کشور خودتان. او حق دور ماندن ندارد. به هر حال ، چنین نگرش خاصی نسبت به شاعران فقط مختص خوانندگان روسی است. به عنوان مثال ، در ایالات متحده آمریکا وضعیت تا حدودی متفاوت است.
"رویای آمریکایی" شاعر
ذهنیت ملی یک آمریکایی عادی این است: تمام زندگی خود را صادقانه کار کنید و سعادت در انتظار شماست: یک همسر ، فرزندان با وفادار ، یک خانه دنج و یک ماشین. می بینید ، دشوار است تصور کنید شاعری که نان خود را فقط از طریق خلاقیت ادبی بدست آورد. بله ، او رابطه خاصی با خودش دارد اما برای تأمین هزینه خانواده اش داشتن یک شغل جانبی تقریباً ضروری است.
در اینجا دلیل اصلی تفاوت اساسی شعر آمریکایی و روسی نهفته است: کار ادبی در ایالات متحده دقیقاً همان کار کار در یک کارخانه یا فروش کالاهای عمومی است. و همه شرایط برای خلاقیت شاعرانه فراهم شده است: اگر نویسنده ای مرتبط باشد ، کتاب او با تکیه بر تقاضای گسترده منتشر می شود. اما این یک زمینه خاص ایجاد می کند. برای اینکه برای خواننده جالب باشد ، باید او را غافلگیر کنید. شعر به تبلیغات نزدیک می شود ، کار یک نویسنده متن. متن کالا است. ناشر فقط یک نسخه خوب را نمی پذیرد. باید منحصر به فرد باشد.
آمریکا به شاعران احتیاج دارد: آنها بخشی از یک جهان گسترده ، مکانیزم خرید و فروش هستند.
شاعران در روسیه
شعر روسی همیشه در آستانه سرگرمی برای زیبایی ها و پیشگویی ها بوده است. شاعران روسی از کار خود پول نمی گرفتند. بلکه این یک حرفه بود ، کاری که بدون آن نمی توانید انجام دهید. به عنوان مثال ، در طول سالهای اتحاد جماهیر شوروی شوروی ، شاعران عملاً برای شعرهای خود پول دریافت نمی کردند ، بلکه از طریق ترجمه زندگی می کردند. به عنوان مثال ، بوریس پاسترناک ترجمه های درخشان شکسپیر را برای حمایت از خانواده اش ایجاد کرد. این به هیچ وجه استعداد او را انکار نمی کند ، بلکه بیانگر مسیر خاصی است که شاعر دنبال می کند. ویژه - در مقیاس یک نسل کامل.
قدرت ایدئولوژیک شعر همیشه در رأس دولت ارزش گذاری شده است. تصور شوروی بدون سرود نوشته شده توسط سرگئی میخالکوف ، خالق عمو استیوپا دشوار است. اما شاعران "هنر ناب" ، خیال پردازان ، آینده گرایان برای ایدئولوژی خلق نکردند. آنها برای کشور نوشتند ، برای کسانی که شعر می تواند به آنها کمک کند.
یک خانواده از محاصره لنینگراد جان سالم به در برد. بعداً گفتند: وقتی چیزی برای خوردن نبود ، اوژن اونگین را خواندند. شعر مجذوب شد ، گرسنگی کسل شد ، و می شد زندگی کرد ، کمی بیشتر دوام آورد.
بیهوده نیست که حتی اکنون آنها نام سرگئی یسنین ، ولادیمیر مایاکوفسکی ، الکساندر پوشکین را به یاد می آورند ، شعرهای خود را می خوانند ، در خطوط تقریباً صد یا حتی دویست سال پیش نوشته شده چیزی نزدیک ، چیزی که روح را لمس می کند ، پیدا می کنند. برای یک فرد روسی شعر کالا نیست. این یک داروی تلخ است ، راهی برای درک دوران خود و کنار آمدن با آن.
روسیه به شاعران احتیاج دارد تا افرادی که بتوانند با کشورشان همدرد باشند. قادر به درک آن نه تنها با ذهن ، بلکه با قلب است.