از نظر انسان دوستانه ، "عملکرد" به عنوان "نقشی" که این یا آن عنصر بازی می کند ، درک می شود. در نتیجه ، عملکردهای نظریه عمومی قانون به عنوان نقشی که این علم حقوقی ایفا می کند ، قابل درک است.
به طور کلی ، نقش های زیر متمایز می شوند:
1) جهان بینی - نظریه عمومی قانون به عنوان پایه ای برای شکل گیری جهان بینی عمل می کند ، یعنی یک سیستم دانش و دیدگاه در مورد جهان.
2) روش شناختی - نظریه عمومی قانون به عنوان مجموعه ای از روش ها عمل می کند که بیشتر توسط سایر رشته های حقوقی استفاده می شود.
3) ایدئولوژیک - مفاد نظریه عمومی قانون به عنوان پایه ای برای شکل گیری پایگاه عمل می کند و به عنوان پایه ای برای شکل گیری جهان بینی عمل می کند.
4) تحلیلی - به لطف نظریه عمومی قانون ، مقایسه نهادهای مختلف دولتی و حقوقی امکان پذیر است.
5) پیش آگهی - به لطف مطالعه الگوهایی که نظریه عمومی حقوق مطالعه می کند ، می توان توسعه دولت و قانون را در آینده پیش بینی کرد.
6) آموزشی - نظریه عمومی قانون به شما امکان می دهد در مورد انصاف حاکمیت قانون نظر جامعه را ایجاد کنید.
7) کاربردی - نظریه عمومی قانون شرایطی را برای اجرای ایده های نظری در عمل ایجاد می کند.
با این حال ، کارکردهای نظریه عمومی قانون به مواردی که نام برده شده محدود نمی شود. کارکردهای اضافی نظریه عمومی حقوق شامل هستی شناختی (مطالعه دولت و قانون در زمان حاضر) ، معرفتی (بررسی دولت و قانون) ، سازنده (توسعه ایده های جدید برای بهبود دولت و قانون) ، تلفیق (تلفیق دانش ، دانش خاص) و نماهای موجود در سیستم) و سایر توابع.