کلمه وابسته در زبان امروزی ساکنان کاملاً بنیادین و ریشه دار شده است. مفهوم وابسته غالباً به عنوان اشخاصی که یک بار را نشان می دهند و به عبارتی دیگر مجهزین آزاد شناخته می شود. با این حال ، این معنی کاملاً درست نیست ، زیرا از نظر حقوقی ، تفسیر مفهوم تا حدودی متفاوت است.
مفهوم وابسته البته در زبان مفهوم منفی دارد. غالباً ، به افراد وابسته افراد غیرمسئولی گفته می شود که ترجیح می دهند به هزینه شهروندان با وجدان دیگر زندگی کنند ، به عبارت دیگر ، ما در مورد انگل صحبت می کنیم ، اما کسانی که به راحتی فرصت کار و تهیه غذا را ندارند ، گروه وابسته
از نظر حقوقی
از نظر قانون ، گروه افراد تحت تکفل شامل نوه ها ، والدین ، مادربزرگ ها و مادربزرگ ها و حتی دختران ناپدری و ناپدری ها ، و همچنین کودکان خردسال ، در یک کلام ، همه کسانی که نمی توانند از عهده تأمین هزینه زندگی خود برآیند و بنابراین تأمین می شوند توسط یکی دیگر از اعضای خانواده. یا گروه
حمایت مالی که به افراد پذیرفته شده در وضعیت فرد تحت تکفل اختصاص می یابد ، غالباً نفقه خوانده می شود. افراد وابسته در دو زمینه اصلی تقسیم می شوند: افرادی که به دلیل سن یا سلامتی در این گروه قرار می گیرند. افراد وابسته را می توان در وضعیت دولت و شخص خاصی نگه داشت.
متضاد کلمه "وابسته" عبارت "جمعیت کارگر (توانمند)" است. با این حال ، همه افراد بیکار ، اما کسانی که در گروه شهروندان توانمند قرار دارند ، حق وابستگی ندارند ، غالباً باید واقعیت چنین حقی در دادگاه ثابت شود ، و استدلال های سنگینی ارائه شود.
کودکان از نظر قانونگذاری در موقعیت ویژه ای قرار دارند ، آنها تا زمانی که به سن بلوغ نرسند بدون هیچ گونه مدرکی تحت عنوان افراد وابسته شناخته می شوند.
اقدامات تهیه و پشتیبانی
افراد تحت تکفل افرادی هستند که مشمول حقوق بازنشستگی ، جبران خسارت فوت و سایر مزایا و مزایا می شوند. مخارج دریافتی توسط افراد تحت تکفل منبع اصلی درآمد وی است در حالی که وجوه پرداختی توسط نان آور خانواده مبلغی است که بدون آن فرد وابسته نمی تواند وجود داشته باشد.
برای اثبات حقوق خود در زمینه کمک های مادی ، که با توجه به وابستگی ایجاد شده ، لازم نیست با نان آور رسمی خود زندگی کنید. چنین مقوله ای به عنوان برادران ، خواهران ، نوه ها و نوه ها به عنوان افراد تحت تکفل شناخته می شوند و فقط در صورت نیاز به سرپرستی دائمی ، والدین معلول یا ناتوان را به رسمیت می شناسند.
پدربزرگ و مادربزرگ هایی که به سن بازنشستگی رسیده اند یا ازکارافتادگی دارند تنها در صورت وابستگی به نوه هایشان شناخته می شوند که اقوامی نداشته باشند که طبق قانون موظف به تأمین هزینه های نگهداری آنها باشند. جالب اینجاست که این قانون افراد وابسته را با وراث صف اصلی در صورت از دست دادن نان آور اصلی غذا برابر می کند ، حتی اگر فرد وابسته هرگز ارتباط مستقیمی با متوفی نداشته باشد. به عنوان مثال ، یک فرزند خوانده از نظر قانونی به عنوان یک وارث در همان سطح پدر و مادر موصی محسوب می شود.