استانداردهای شرکت ایجاد یک مدل رفتار واحد برای کارکنان را پیش فرض می گیرد. آنها اساس فرهنگ شرکت را ایجاد می کنند ، ارزشهای آن را دیکته می کنند ، هنجارهای کار در یک تیم را تعیین می کنند و اغلب حتی شکل ظاهری و خصوصیات روز کاری کارمندان را تنظیم می کنند.
مزایای استانداردهای شرکت
غالباً ، استانداردهای شرکتی در شرکتهای بزرگی که مدیریت آنها می خواهد همه اعضای تیم احساس کنند عضوی از سیستم کلی هستند ، استفاده می شود. به لطف استفاده از این روش ، تیم به نوعی خانواده و دفتر به خانه تبدیل می شود. نگرش کارکنان به کار نیز در حال تغییر است: کارمندان نسبت به همکاران و افراد بالادست احساس مسئولیت زیادی می کنند و تلاش می کنند تا احترام و اعتماد دیگران را جلب کنند.
گردش کار با استفاده از استانداردهای شرکت ساده تر و کارآمدتر می شود. همه کارمندان به خوبی از "قوانین بازی" در شرکت آگاه هستند و کاملاً از آنها پیروی می کنند ، که به شما کمک می کند تا از بسیاری از مشکلات مرتبط با درگیری در تیم جلوگیری کنید. علاوه بر این ، هر کارمند اصول سلسله مراتب اتخاذ شده و مسئولیت های خود را می آموزد که به لطف آن می توان از سو mis تفاهم هایی که منجر به مشکلات جدی تر می شوند جلوگیری کرد.
استانداردهای شرکت پاسخگویی کارمندان به شرایط عادی را برای کارمندان آسان می کند. در این حالت ، اقدامات کارکنان تا حد ممکن ساده شده است ، بنابراین روز کاری بدون تأخیرهای آزار دهنده و اشتباهات جدی می گذرد.
چرا استانداردهای شرکت بد است
کارمندان ، به ویژه افراد تازه وارد ، ممکن است همیشه به استانداردهای شرکت عادت نکنند. برخی از افراد شروع به عصیان می كنند ، مایل نیستند از كلی از قوانین و محدودیت ها پیروی كنند ، در حالی كه دیگران ترس دارند كه اشتباهی مرتكب شوند و به خاطر آن مجازات شوند. در هر دو حالت اول و دوم ، شرکت خطر از دست دادن یک کارمند با ارزش را دارد. به خصوص برای متخصصین باتجربه که مدتها در یک شرکت دیگر کار کرده اند و به هنجارهای مختلف رفتاری در یک تیم عادت کرده اند ، مطالعه استانداردهای شرکتی دشوار است.
استانداردهای شرکتی مردم را مجبور می کند تا از همان الگو پیروی کنند. این برای کسانی که فقط باید دستورات ساده را دنبال کنند راحت است. با این وجود ، اگر شرایطی پیش بیاید که کارگران مجبور شوند در یک محیط غیراستاندارد ابتکار عمل را بگیرند یا تصمیمی بگیرند ، احتمالاً مشکلاتی پیش می آید. برای تیم های خلاق که فردیت هر فرد در آنها مهم است ، استانداردهای سختگیرانه شرکت ها به راحتی منع شده است.
اگر استانداردهای زیادی وجود داشته باشد ، به ناچار بوروکراسی ایجاد می شود ، که می تواند کار در شرکت را به میزان قابل توجهی پیچیده کند و سوالات زیادی را برای تازه واردان ایجاد کند. به همین دلیل بهتر است بدون سوق دادن کارکنان در یک چارچوب سختگیرانه ، لحظات اصلی را که بیشترین اهمیت را برای شرکت دارند انتخاب کنید و دقیقاً آنها را نشان دهید.