در هر جمع گاه گاهی "شورش هایی در کشتی" رخ می دهد. یک یا چند نفر کاملاً در حال خرابکاری در تصمیم گیری مدیریت هستند. این امر نه تنها بر وضعیت عمومی روانشناختی شرکت تأثیر بدی می گذارد ، بلکه از انجام کارهای مهم کاری نیز جلوگیری می کند. چندین مرحله در ایجاد گفتگو با زیردستان وجود دارد.
دستورالعمل ها
مرحله 1
بررسی علل درگیری. اول از همه ، شما باید یک وضعیت درگیری را تشخیص دهید. حتی اگر هیچ تناقض قابل مشاهده ای بین مدیریت و کارمندان وجود نداشته باشد ، آنها به صورت نهفته (یا نهان) وجود دارند. مهم است که درک کنیم دقیقاً چه چیزی برای همکاران در تصمیماتی که آنها نادیده می گیرند مناسب نیست.
گام 2
رهبران غیر رسمی را جستجو کنید. دومین گام مهم شناسایی "رهبران اعتراض" است. به طور کلی ، وضعیت ظهور رهبران غیررسمی در تیم باید همیشه کنترل و کنترل شود. رهبر رسمی مدیری است که توسط مالکان یا مدیران یک شرکت ، شعبه یا بخش منصوب می شود. یک رهبر غیررسمی شخصی است که در گروهی از کارمندان برجسته است ، که نظر آنها به ویژه در تیم قابل توجه است. در برخی موارد ، این دو رهبر در یک شخص با هم منطبق می شوند ، اما خیلی اوقات آنها فقط افراد مختلف نیستند ، بلکه پاد پاد هستند.
مرحله 3
برقراری ارتباط با رهبر غیررسمی. بزرگترین اشتباه رهبران این است که آنها سعی می کنند رهبر غیررسمی را تحت فشار قرار دهند و اگر نتوانند او را "وادار کنند" هر کاری که مدیریت می خواهد انجام دهد ، اخراج می شود. این یک حرکت اشتباه است ، زیرا اگر چنین اتفاقی افتاده است که یک رهبر رسمی نمی تواند در میان زیردستان به شخص خودش تبدیل شود ، پس مسئله ظهور "رهبر" غیررسمی جدید زمان بر است. با یک سری اخراج ها نمی توانید پیاده شوید. سودمندتر و ارزان تر است که بخواهید با یک رهبر مستقر در تماس باشید.
مرحله 4
استفاده از انرژی یک رهبر محلی برای منافع شرکت. رهبر در گروه چیست؟ اول از همه ، این شخصی است که مایل است داوطلبانه بدون افزایش حقوق و مشوق های خاص ، مسئولیت اضافی را به دوش بکشد. بله ، او می تواند گروهی از زیردستان را در مسیری اشتباه که رهبری می خواهد ، هدایت کند. اما از طرف دیگر ، چنین شخصی قادر است با مثال ، انرژی و انگیزه خود کوه ها را حرکت دهد. مهمترین چیز در اینجا هدایت انرژی او در مسیر درست است. غالباً ، رهبران خود خوانده افرادی هستند که برای کارگران اتحادیه در کشورهای دیگر فرستاده می شوند. آنها اغلب سعی می کنند مزایای اضافی برای گروه ، افزایش نرخ بهره و روزهای اضافی تعطیل را از بین ببرند. نکته اصلی درک یک چیز است: چنین رهبرانی آماده چانه زنی هستند. حتی اگر آنها این بخش را به اعتراض به افزایش طرح یا افزایش حجم کار تحریک کنند ، آنها تمایل دارند که این "مزایا" را با چیز دیگری عوض کنند. و این رهبر باید بتواند از آن استفاده کند: شرایط خود را ارائه دهد که تحت آن شرکت از نوآوری های پیشنهادی رهبر معترض ضرر نکند.