نیچه نوشت: "کسی که نمی تواند شخصاً دو سوم روز را برای خود داشته باشد ، باید برده خوانده شود." سیستم استاندارد تفکر به مفهوم "کار" به عنوان مکانی نگاه می کند که فرد باید هر روز به آنجا بیاید و بیشتر روز خود را بگذراند و بنابراین زندگی خود را در آنجا بگذراند. و فقط از این طریق او قادر به تغذیه خود ، خانواده اش و به طور کلی وجود آبرومندانه خواهد بود. یک سوال ساده پیش می آید - این را از کجا آورده اید؟
ضروری است
توانایی انجام کاری خوب ، با عشق. شجاعت ، عزم راسخ. اینترنت
دستورالعمل ها
مرحله 1
در ذهن خود عبارت "کار من" را با "تجارت من" جایگزین کنید ، و همه چیز بلافاصله در جای خود قرار می گیرد. "کار" چیزی نزدیک به کلمه "برده داری" است ، برعکس ، کلمه "تجارت" دارای بار مثبت و جدی تری است. آیا شما سرگرمی دارید؟ به این فکر کنید که چگونه در سرگرمی خود حرفه ای شوید ، یعنی به کسانی که برای کار او پول می گیرند. اگر عاشق گیتار زدن هستید و می دانید - گروهی از دانشجویان را به خدمت بگیرید یا در یک کلوپ شبانه نوازنده بگیرید ، در پارک ، خیابان ها بازی کنید. این خیلی بهتر از این است که وقت خود را در دفتر بخاطر کارهای نفرت انگیز بکشید.
گام 2
به خانه ای روستایی بروید. شما مجبور نخواهید بود که هزینه ای را برای حمل و نقل و خرید غذا با قیمت های تورم انجام دهید. اگر گاو ، پرندگان و باغ سبزیجات تهیه کنید حتی بهتر است. شما همچنین می توانید در پرورش زنبورهای عسل ، خرگوش ، گوسفند و سایر حیوانات شرکت کنید. به طبیعت نزدیکتر شوید - او خودش همه چیزهایی را که برای زندگی نیاز دارید به شما می دهد.
مرحله 3
تجارت شخصی خود را شروع کنید - کافه ، فروشگاه ، شرکت ساخت و ساز ، آژانس مسافرتی و غیره. ابتدا باید کار کنید ، اما با گذشت زمان ، اگر معاونانی قابل اعتماد پیدا کنید و تیم خوبی تشکیل دهید ، می توانید مدیریت تجارت را به افراد خود بسپارید و خودتان به سادگی سود خواهید برد.