"آیا شما عاشق تئاتر هستید؟ آیا تئاتر را همانطور که من دوست دارم دوست داری؟ " بلینسکی با سوالی بلاغی مخاطبان را مخاطب قرار داد. جوانانی که به ساختمان مدارس تئاتر هجوم می آورند نیز باید همین سال را بپرسند.
در دنیای مدرن ، نگرش بسیار عجیبی نسبت به حرفه یک هنرمند شکل گرفته است. این البته با فناوری های اطلاعاتی ، که هنر تئاتر ، سینما و هنرهای گوناگون را به هر خانه می آورد ، تسهیل شد.
ستارگان تجارت نمایشی با شکوه و جلال خود در برابر مخاطبان تلویزیون ظاهر شدند. علاوه بر این ، در پی "ستاره داری" ، برخی از نمایندگان از نشان دادن زندگی شخصی خود ، پر از دسیسه ها و رسوائی ها دریغ نمی کنند. یکی از عناصر تظاهرات رفاه مادی شخص است ، که در برابر اوضاع عمومی جامعه فراتر از حد معقول است.
به نظر جوانان بی تجربه می رسد كه این دقیقاً همان شیوه زندگی آنهاست و این رابطه مستقیمی با فعالیتهای حرفه ای ستاره دارد.
عدم تعادل در وضعیت فعلی تجارت نمایش وجود دارد. مردم ، رفاه مادی مستقیماً به مردم بستگی دارد ، به نوعی روبنا تبدیل شده اند که ایده هنر واقعی را شکل می دهد. به نظر می رسد که کل دنیای هنر روی چند کانال تلویزیونی متمرکز شده است که همان چهره ها در آن پرسه می زنند.
اما اگر به مبدأ تجارت مدرن نمایش بازگردید ، می توانید بفهمید که برای دستیابی به نتایج امروز هزینه "prima donnas" فعلی چه نوع کاری است. ستاره اصلی زمان ما - آلا پوگاچوا - در یک زمان ، قبل از اینکه شروع به جمع آوری استادیوم ها کند ، با اجرای کافی در کلوپ های روستایی ، به تورهای استانها می رفت و ماهانه بیست کنسرت برگزار می کرد. فقط کار ، مقاومت در برابر استرس ، پشتکار باعث شد تا او همان چیزی شود که اکنون شده است.
در مورد ستاره های مجموعه های تلویزیونی نیز می توان همین حرف را زد که به طور کلی سرنوشت آنها غیرقابل تحمل نیست. گروگان یک نقش یا نوع ، هنرمند دقیقاً تا زمانی که پروژه وجود داشته باشد وجود دارد. کارگردانان از بردن هنرمندان سریالی به فیلم های جدی پرهیز می کنند ، مگر اینکه روی منافع مادی فوری حساب کنند.
هنگام ارسال اسناد به یک مدرسه تئاتر ، متقاضیان اغلب خواب می بینند که با دریافت حرفه ای بازیگران محبوب می شوند ، عناوین و شهرت را کسب می کنند. و اصلی ترین ابزار تبلیغات ، البته تلویزیون ، به عنوان گسترده ترین شکل هنر است.
ایوان مخوف عاشق بزرگ اجراهای نمایشی بود ، که برای این امر با کلیسای ارتدکس مشکل داشت.
اما به گفته خود سازندگان فیلم ، تولید تلویزیون هیچ ارتباطی با هنر ندارد. نوابغ واقعی تئاتر ، كاچالوف ، ماسالسكی ، رانوسكایا و دیگران بودند - آنها توانستند استعداد خود را دریابند و به عشق و قدردانی از تماشاگران منحصراً در صحنه تئاتر دست یابند. مرحله تئاتر نیز در انتظار فارغ التحصیلان فعلی دانشگاه های تئاتر است. علاوه بر این ، می تواند ورکوتا ، پرم و سایر تئاترهای نمایشی استانی باشد. همچنین این احتمال که جایی برای بازیگر تازه کار پیدا نکنند منتفی نیست.
"شخص باید هنر را در خود دوست داشته باشد ، و نه در هنر خودش را". استانیسلاوسکی
بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه های تئاتر مجبورند با گروه های آماتور کار کنند و بر اساس آنها نمایش های نمایشی ایجاد کنند. اینجاست که یک هنرمند واقعی که تئاتر را دوست دارد وارد می شود. برای او مهم نیست که چه گروهی از تماشاگران در سالن حضور دارند. او یک خالق است و هنر می آفریند.