برخی از وکلا معتقدند که IPL (حقوق خصوصی بین الملل) یک شاخه ملی مستقل از قانون است. در حقیقت ، با کاوش بیشتر ، معلوم می شود که این مجموعه ای از هنجارهای حقوقی است که حقوق خصوصی و روابط بین مرزی را تنظیم می کند.
موضوع و مفهوم MPP
موضوع PPM روابط همگن است که دارای دو شاخص است: حقوق خصوصی و فرامرزی. بنابراین موضوع حقوق بین الملل خصوصی حقوق خصوصی و روابط فرامرزی است.
روابط حقوق خصوصی
روابط حقوق خصوصی روابطی است که مبتنی بر اصول برابری حقوقی ، ابراز آزادانه اراده ، استقلال مالکیت است که موضوعات آن عمدتا اشخاص حقیقی و حقوقی هستند. روابط خصوصی توسط قوانین خصوصی ، خانواده و قانون کار اداره می شود. کلیه این گروه از روابط با رعایت ملاک فرامرزی نیز به حقوق بین الملل خصوصی ارجاع می شوند.
روابط فرامرزی
روابط فرامرزی روابطی است که توسط یک عنصر خارجی پیچیده است. هر رابطه ای دارای ساختار زیر است: افراد (حداقل دو) ، یک موضوع و حقوق و تعهدات متقابل. اگر حداقل یک موضوع یا شی خارجی باشد ، این رابطه فرامرزی خواهد بود. اما یک واقعیت حقوقی در سیستم رابطه خود گنجانده نشده است ، بلکه اساس وقوع ، تغییر یا فسخ آن است. بنابراین ، واقعیت حقوقی ، که در نتیجه آن نگرش بوجود آمده یا تغییر کرده است ، خارجی است ، پس این نگرش ماهیتی فرامرزی خواهد داشت. در روابط فرامرزی ، روابط داخلی باید وجود داشته باشد ، در غیر این صورت رابطه فرامرزی نخواهد بود ، بلکه کاملاً فدراسیون روسیه خارجی است یا نیست. برای اینکه این رابطه تحت تأثیر قانون خصوصی بین المللی روسیه قرار گیرد ، لازم است. به طوری که علاوه بر عنصر خارجی ، حداقل باید یک عنصر داخلی نیز وجود داشته باشد. فقط در این صورت رابطه بین مرزی ، داخلی خواهد بود.
خرید یک تلفن همراه از طریق اینترنت توسط یک شهروند روسی از یک فروشنده چینی.
این روابط از نظر حقوق خصوصی ماهیت دارند ، زیرا این یک خرید و فروش و حوزه حقوق مدنی است. عنصر خارجی در موجودیت خارجی - فروشنده چینی - بیان می شود. یک شی خارجی وجود دارد - یک تلفن همراه که توسط یک فروشنده چینی فروخته می شود و متعلق به چین است ، واقع در چین است و در چین تولید می شود ، اگرچه مشخص نشده است که این تلفن خارجی از روسیه است یا خارجی نیست.
ازدواج یک شهروند روسیه با یک شهروند ایتالیایی در ایتالیا.
در اینجا دوباره ، این رابطه خصوصی است ، زیرا این یک رابطه خانوادگی است. عنصر خارجی در یک موجود خارجی - یک شهروند ایتالیایی و یک واقعیت حقوقی خارجی ، در ایتالیا بیان می شود. عنصر داخلی در قالب یک شهروند روسی از یک موضوع روسی بیان می شود.
: ارث توسط شهروند روسیه از املاک واقع در فرانسه.
در اینجا ، موضوع داخلی یک شهروند روسیه است ، اما شی foreign خارجی ملکی است که در فرانسه واقع شده است. این رابطه به خودی خود دارای ماهیت حقوق خصوصی است ، به روابط ارثی و مدنی اشاره دارد.
سرمایه گذاری های شرکت سوئیس NESTLE در تولید محصولات در قلمرو فدراسیون روسیه.
روابط سرمایه گذاری ماهیتی خصوصی و فرامرزی دارند ، اگرچه برخی از روابط سرمایه گذاری مرتبط با معافیت های مالیاتی نیز ممکن است ماهیت عمومی داشته باشند.
نتیجه گیری: روابطی که دارای ماهیت حقوق خصوصی و ماهیت فرامرزی هستند موضوع حقوق بین الملل خصوصی هستند و با استفاده از روشهای خاص با مجموعه ای از هنجارهای حقوقی تنظیم می شوند.
اصول اساسی MPP
MPL متشکل از هنجارهایی است که توسط دولت یا قانونگذار ، چه در سطح بین المللی از طریق انعقاد معاهدات بین المللی و چه در سطح ملی ، از جمله هنجارهای مربوط به منبع ملی قانون ، وضع می شود.
اصول PPM ایده های اصلی است که طبق آنها کل سیستم تنظیم حقوقی حقوق خصوصی و روابط مرزی ساخته شده است.
اصل برابری قانون ملی
این اصل بدان معناست که هنگام هماهنگی حقوق خصوصی و روابط بین مرزی ، قانونگذار باید نه تنها قانون داخلی ، بلکه قانون خارجی را نیز به رسمیت بشناسد و هنگام تنظیم قوانین تعارض قوانین ، نه تنها به قوانین داخلی ، بلکه به قوانین خارجی نیز مراجعه کند.
هر قانونگذار در کشور خود فکر می کند که حق او بسیار ارزشمند است ، بیشتر فقط عادلانه ، بیشتر انسانی ، و بیشتر بهتر. با این حال ، این اصل قانونگذاران هر ایالت را ملزم می کند که به ترتیب مقررات تعارض قوانین را تعیین کنند ، به طوری که آنها نه تنها به قوانین داخلی بلکه به قوانین خارجی نیز مراجعه می کنند ، زیرا قوانین خارجی از همه مهمتر است ، به همان اندازه ارزشمند ، عادلانه و انسانی اما از دیدگاه کشوری که در آن ایجاد شده است.
این اصل به گونه ای اجرا می شود که در تعارض قوانین ، قاعدتاً ، آنها به طور خاص به قانون داخلی مراجعه نمی کنند ، به عنوان قانون آن کشور ، که مطابق با توالی تعیین شده تعیین می شود.
مدل 1: حقوق مالکیت توسط قوانین روسیه اداره می شود.
در اینجا هنجار با اصل برابری حقوق ملی مطابقت ندارد.
مدل 2: حقوق مالکیت توسط قانون کشوری که اشیا در آن واقع شده اند اداره می شود.
در اینجا دولت نه تنها حق خود ، بلکه حق خارجی را نیز به رسمیت می شناسد. این هنجار را ارائه می دهد تا در هنگام استفاده از الگوریتم خاصی ، شخص بتواند قانون کشور را تنظیم کند که باید این روابط را تنظیم کند ، علاوه بر این ، هنگام انتخاب آن ، می تواند هم قانون داخلی باشد ، اگر همه چیز در روسیه باشد و هم قانون خارجی ، اگر اوضاع در یک کشور خارجی باشد … بنابراین می توان شباهت قانون ما و قانون خارجی را ردیابی کرد. در این هنجار ، هیچ نقض قانونی وجود ندارد ، جایی که به عنوان مثال قانون انگلیس ، برای ما مانند یک قانون خارجی است. هر یک از این حقوق یا سیستم های حقوقی به خودی خود ارزشمند است.
اصل حمایت از نظم حقوقی داخلی
این اصل به این معنی است که هنگام استفاده از قوانین خارجی برای تنظیم روابط خصوصی و مرزی ، باید اطمینان حاصل کند که قواعد اساسی قانون داخلی نقض نمی شود. اگر قاعده تعارض قوانین ما را به قوانین خارجی بفرستد و بنابراین باید قوانین خارجی را برای تنظیم حقوق خصوصی و روابط فرامرزی اعمال کنیم ، در این صورت ممکن است وقتی قانون خارجی با قانون ما مغایرت داشته باشد ، مشکل خاصی بوجود می آید. این اصل از طریق دو نهاد حقوق بین الملل خصوصی ، نهاد بند سیاست عمومی و نهاد هنجارهای فوق تعاملی اجرا می شود. به عنوان مثال ، در ماده 156 قانون خانواده ، قوانینی برای وضع قوانین ازدواج وضع شده است.
اصل نزدیکترین اتصال
این اصل بدان معناست که هنگام تنظیم قوانین تعارض قانون برای حقوق خصوصی خاص و روابط فرامرزی ، لازم است که قانونی که این قانون خصوصی و روابط فرامرزی با کدام کشور ارتباط دارد بیشتر در نظر گرفته شود. قانونگذار ، هنگام تنظیم قوانین تعارض قوانین ، که برای تنظیم روابط خصوصی و فرامرزی به قانون هر کشور مراجعه می کند ، الگوریتمی برای تعیین قانون قابل اجرا تنظیم می کند. این الگوریتم وظیفه اصلی در تنظیم هنجار تضاد قوانین است.